جدول جو
جدول جو

معنی آن جهان - جستجوی لغت در جدول جو

آن جهان
(جَ)
آخرت. عقبی. اخری. آجله. آجل. آخره. عاقبت. آن سرا. مقابل این جهان، دنیا، اولی، عاجله
لغت نامه دهخدا
آن جهان
آخرت، عقبی، اخری
تصویری از آن جهان
تصویر آن جهان
فرهنگ لغت هوشیار
آن جهان
((جَ))
آخرت، جهان پس از مرگ
تصویری از آن جهان
تصویر آن جهان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل جهان
تصویر گل جهان
(دخترانه)
گل جهان، بهترین و زیباترین گل در جهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آذرجهان
تصویر آذرجهان
(دخترانه)
آتش جهنده، آتشخیز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آب دهان
تصویر آب دهان
آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، آب دهن، بزاق، تف، تفو، خیو، خدو، بفج
فرهنگ فارسی عمید
(هََ کِ سِ کَ دَ)
آنگاه. در آن وقت:
بگستهم گفت آن زمان شهریار
که تنگ اندرآمد مرا روزگار.
فردوسی.
به بستند بندی بر آئین خویش
بدانسان که بود آن زمان دین و کیش.
فردوسی.
، بعد. پس. سپس
لغت نامه دهخدا
(بِ دَ)
بزاق. بصاق. خیو. تفو. خدو.
- امثال:
آب دهان برای چیزی رفتن، خواهان و آرزومند آن بودن
لغت نامه دهخدا
(نِ جَ)
کنایه از سرخی است، کنایه از شفق. (برهان قاطع) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). کنایه از سرخی شفق است. (انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(جَ)
دنیا. عالم مادی. مقابل آن جهان. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
سخت جان. سختی کش
لغت نامه دهخدا
تصویری از این جهان
تصویر این جهان
آن جهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو جهان
تصویر دو جهان
دنیا و آخرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آن زمان
تصویر آن زمان
آنگاه در آن وقت
فرهنگ لغت هوشیار
بزاق، بصاق، خیو، به تعبیر آب دهان برای چیزی رفتن، خواهان وآرزومند آن بودن، بزاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آن جهانی
تصویر آن جهانی
اخروی مربوط بعقبی مقابل این جهانی دنیوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهن جان
تصویر آهن جان
سخت جان، سخت کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب دهان
تصویر آب دهان
((بِ دَ))
آبی لزج و اندکی قلیایی که از غده های دهان ترشح گردد و وقتی با غذا آمیخته شود موجب سهولت هضم آن می گردد، بزاق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب دهان
تصویر آب دهان
((دَ))
کنایه از کسی که راز نگه دار نیست، دهن لق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آن چنان
تصویر آن چنان
((چُ))
به طور، بدان گونه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آن سان
تصویر آن سان
آنطور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آن جناب
تصویر آن جناب
سرکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آن جهانی
تصویر آن جهانی
اخروی
فرهنگ واژه فارسی سره
بزاق، تف، خدو، خیو، کفک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اگر کسی بیند آب دهان بر او انداختند، دلیل که به اهل بیت وی طعنه زنند. اگر بیند خون به آب دهان آمیخته بود، دلیل که مال حرام بخورد و دروغ بسیار گوید. جابر مغربی
اگر بیند آب دهان می انداخت، سخنی گوید که او را حلال نباشد و اگر بیند که در مسجد آب دهان می انداخت دلیل که سخن در دین گوید و نیز به هر موضع که آب دهان انداخت، در اصل آن موضع گوید: اگر بیند که آب دهان بر دیوار انداخت دلیل که مالی هزینه کند در رضای حق تعالی. اگر آب دهان به زمین افکند، دلیل که ضیاع خرد. اگر آب دهان به دیوار افکند، دلیل که عهد بشکند یا قسم دروغ گوید - محمد بن سیرین
اگر آب دهان گرم بود، دلیل درازی عمر است، اگر سرد بود، دلیل مرگ است، اگر سیاه بود غم و اندوه است، آب دهان زرد دلیل بیماری است. آب دهان خشک دلیل درویشی است و لعاب دهان چون از دهان بیرون آید، بی آن که جامه را بیالاید، عملی است که بگوید، اگر لعاب خون باشد، دلیل است که عملی باطل و دروغ گوید. اگر بیمار بلغم از دهان به زمین افکند، دلیل که از بیماری شفا یابد. اگر دید بلغم از گلو بیرون آور و به آستین بگرفت، مال خود بر عیال هزینه کند .
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
Those
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پدر بابا
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
те
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
jene
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
ті
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
ci
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
那些
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
esses
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
quelli
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آن ها
تصویر آن ها
esos
دیکشنری فارسی به اسپانیایی